حق با كشيش ها بود گاليله! زمين آنقدرا هم گرد نيست. هركس ميرود ديگر بر نميگردد!
.
.
هي كافه چي! ميزها را تك نفره كن. مگر نمي بيني همگي تنهاييم؟؟
.
.
من فکر ميکردم کسي بين ما دو تا هست... اما تا به خودم آمدم ديدم من بين شما دونفر هستم... چه تفاوتي بين فکرم و حقيقتم بود...
.
.
دلم پر است... آنقدر كه گاهي اضافه اش از چشمانم ميچكد.
.
.
به دلم افتاده بود امشب خوابت رو ميبينم... از ذوق ديدنت تا صبح خوابم نبرد!!!
.
.
حتم دارم در تمام جاده ها مشغول كارند! همه را ه هايي كه تو را به من ميرساند در دست تعميرند... وگرنه تو حتما مي آمدي.
.
.
روزی اگر نبودم تنها آرزوی ساده ام این است ، زیر لب بگویی *یادش بخیر *
.
.
تركم كرده اي تا تلخم كني... حال بسوز! شرابي شده ام ناب... حسرتم را بكش!!!!!!
.
.
من اگر ميخندم تنها به اجبار عكاس است... وگرنه من كجا و خنده كجا!
.
.
شبی پر کن از بوسه ها ساغرم / به نرمی بیا همچو جان در برم تنم را بسوزان در آغوش خوش / که فردا نیابند خاکسترم . . .
.
.
دوچشمت سرزمین آرزوها نگاهت داستان آشنایی ست امان از آن زمان که قلب عاشق گرفتار خزان یک جداییست . . .